جدول جو
جدول جو

معنی کبود پوشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

کبود پوشیدن(رَ نَ / نِ تَ)
جامۀ کبود به بر کردن، جامۀ نیلی به علامت سوکواری بر تن کردن. جامۀ عزا پوشیدن:
چهل روز سوک پدر داشت شاه
بپوشید لشکر کبود و سیاه.
فردوسی.
گرتو کبود پوشی همچون فلک در این ره
پس چون فلک چرا تو دایم به سر نگردی.
عطار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کبود پوشی
تصویر کبود پوشی
جامه برنگ کبود پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار